loading...
Autumn
بک بهمنی بازدید : 124 پنجشنبه 28 شهریور 1392 نظرات (7)

دلم بوی بارون میخواد... یه هوای ابری با یه قدم زدن طولانی...

.

منتظر نظراتتون در مورد پستام هستماااقلب

لطفا تو وبلاگم عضو بشید

../

بک بهمنی بازدید : 74 سه شنبه 08 بهمن 1392 نظرات (0)

دختر در حاليکه پشتش به پسره بود, بغض کرده و ناراحت درختارو نگاه ميکنه.

پسر معلومه که از اين وضعيت رازي نيست .شال دختر رو ميکشه عقب تا روشو برگردونه. دختر با اکراه شالشو درست ميکنه و محل نميذاره.

پسر با يه لبخند شيطنت آميز با صدايي بلند و خونسرد ميزنه زير آواز: درد و بلات, غصه هات به جونم, نزار بيشتر ازين چشم به رات بمونم... مجنونم مجنونم... عاشقانه ميخونم...

دختر : محل نميذاره

پسر: ميخوام بيام خاستگاري نگو نه نميشه... تو هم يه بار قرار بزار نگو نه نميشه

دختر: دور و برش را با نگراني ميپاد و پسر رو چپ چپ نگاه ميکنه.

پسر\"Unhappy\"به صورت دختر لبخند موذيانه اي ميزنه و با فرياد ميخونه) : خيلي کمه اگه بگم واسه چشات در به درم...آخه تو همتا نداري الهي قربونت برم....الهي

دختر: درب آب معدني رو باز ميکنه و آب را ميپاشه روي پسر و ميگه: چته ديوونه...! ؟

پسر نميدونم چه در گوش دختر ميگويد اما وقتي دختر سرش را به نشانه ي نفي تکون ميده. از جايش بلند ميشه و با بلندترين صداي ممکن ميخونه: من فقط عاشق اينم بشينم يه گوشه ي دنج....

دختر دست پسر رو ميکشه تا اونوسر جاش بنشونه. پسر اما گوش نميده... دختر خندش ميگيره و ميشينه.

پسر حالا ساکت مياد کنار دختر و دستش رو دور اون حلقه ميکنه.نميدونم چی در گوش هم پچ پچ ميکنن و هردو با هم ميزنن زير خنده...!

دختر خودش رو توو دستای پسر جمع ميکنه و چشماشو ميبنده...

من در حاليکه محو کارهاي پسر بودم با خودم فکر ميکنم: اين پسر استثناييه... از اون وضعيت بد يکي از بهترين خاطره هاشونو ساخت... اونم تو چند دقيقه!

يادمان باشد:

خوشبختي گمشده همه ماست, مواظب باشيم اگرآن راپيداکرديم خودمان راگم نکنيم ...

بک بهمنی بازدید : 128 سه شنبه 08 بهمن 1392 نظرات (0)

مرا محاکمه کنید
نه نه مرا بی محاکمه ، اعدام کنید
مرا لخت و عریان اعدام کنید
من عمریست خاطره میسوزانم
در تاریکی شب ،سیگار خفه میکنم
شیون و زاری سرقت میکنم
و تا دلتان بخواهد در پس خورارضایم ،خودزنی میکنم
سالهای سال است آرزو دفن میکنم
من قاتلم
مرا بی محاکمه اعدام کنید

بک بهمنی بازدید : 88 سه شنبه 08 بهمن 1392 نظرات (0)

\"\"



هیچ لذتی بالاتر از این نیست که
وقتی صبح آروم داری چشماتو باز میکنی
ببنی به چشمات زل زده
با انگشتای مردنش گونت لمس میکنه و میگه :
همه دنیا یه طرف تو هم یه طرف ♥

بک بهمنی بازدید : 78 پنجشنبه 05 دی 1392 نظرات (0)

کنار خیابون ایستاده بودم که دیدم یه عقب مانده ذهنی که اب دهنش کش اومده بود و ظاهر نامناسب و کثیفی داشت
به هر کسی که میرسه با زبون بی زبونی ازش میخواد دگمه بالای پیراهنش رو ببنده ! اما چون ظاهرخوب و تمیزی نداشت همه ازش اکراه داشتن و فرار میکردن !
دو سه تا سرهنگ راهنمایی و رانندگی با چند تا مامور وسط چهار راه ایستاده بودن و داشتن صحبت میکردند !یکی از اونها معلوم بود نسبت به بقیه از لحاظ درجه ارجحیت داره چون خیلی بهش احترام میذاشتن !
این عقب مونده ذهنی رفت وسط خیابون و به اونها نزدیک شد واز همون سرهنگی که اشاره کردم خواست که دگمه اش روببنده !سرهنگ بیسیم دستش رو به یکی از همکارانش داد و با دقت دگمه پیراهن اون معلول ذهنی رو بست و بعد از پایان کارش وسط خیابان و جلوی اونهمه همکار و مردم به اون عقب مونده ذهنی سلام نظامی داد و ادای احترام کرد !
اون عقب مونده ذهنی که اصلا توقع اینکار رو نداشت خندید واون هم به روش خودش سلام داد و بطرف پیاده رو اومد ...
لبخند و احساس غروری که توی چهره اش بود رو هیچوقت فراموش نمیکنم !
بعد از این قضیه با خودم گفتم کاش اسم و مشخصات اون سرهنگ رو یاد داشت میکردم تا با نام بردن ازش تقدیر کنم ! اما احساس کردم اگر فقط بعنوان یک انسان ازش یاد کنم شایسته تر باشه !
این کار جناب سرهنگ باعث شد امیدوار بشم که هنوز انسانهایی با روح بزرگ وجود دارند .....!
زنده باشی جناب سرهنگ !

بک بهمنی بازدید : 75 پنجشنبه 05 دی 1392 نظرات (0)

اینایی که داغون داغون میکنن فازشون چیه ؟!
شکست عشقی خورده میگه داغونم ...!
دوس دخترش بوسش نکرده میگه داغونم ...!
خوب گوش کن ...!
داغون اون کسیه که جلو بیمارستان آس و پاس نشسته چون هر آمپولش دو ملیون پولشه ...
داغون اون کسیه که ضامن نداره بهش وام بدن واسه کرایه خونه ...
داغون اون کسیه که 6 سال پای طرفش میشینه بعد میبینه آزمایش خونشون بهم نمیخوره ...
داغون اون مادریه که هفته ای دو بار دیالیز میشه ...
داغون اون دانشجویی هس که کلیه میفروشه که اخراج نشه ...
داغون اون پسریه که روش نمیشه با وضع مالیش بره خواستگاری دوست دخترش ...
داغون اون دختریه که سر میدون ویالون میزنه ...
داغون اونیه که تا جیبش خالی میشه دورش هم خالی میشه ...
داغون اون پسرک فال فروش سر چهار راهه ...
داغون اون دختریه که تو بهشت زهرا گل میفروشه ...
میفهـــــــــمی؟!
من و تو داغون نیستیم !!

تعداد صفحات : 15

درباره ما
پاییز پنجره ای ست که از اتاق من به هوای تــــــــو باز میشود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    پاییز رو دوس داری ؟؟؟
    کـــدوم فصـــل رو بیشتر دوســـــ♥ـــــت داری ؟؟؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 151
  • کل نظرات : 17
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 5
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 6
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 8
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 24
  • بازدید ماه : 229
  • بازدید سال : 970
  • بازدید کلی : 75,736